پیام
0912-935-7594
4 مهر 1401
پاسخ
.
گزینه 1 صحیح می باشد. اهمیت بالینی (Clinical Significance): این واقعیت که رفتارهای تحت بررسی نباید نشانههای گذرا یا مشکلات جزئی باشند، به اهمیت بالینی مربوط میشود.
اهمیت بالینی (Clinical Significance) به عنوان مفهوم فراگیر
"اهمیت بالینی" یک اصل اساسی در تشخیصگذاری مدرن است که معیارهای عینی برای تعیین مرز بین یک ویژگی شخصیتی، یک مشکل روزمره یا یک واکنش سازگار و یک "اختلال روانی" واقعی فراهم میکند. عبارت "نشانه ها نباید گذرا یا جزئی باشند"، در واقع ارزش عملی و تشخیصی (اهمیت بالینی) مشکل را مشخص میکند. این عبارت به طور مستقیم به این سؤال پاسخ میدهد: "آیا این مشکل به اندازه کافی جدی است که نیاز به توجه و مداخله سیستم مراقبتهای بهداشتی (بالینی) داشته باشد؟"
مثال برای درک بهتر:
یک مشکل "جزئی" و فاقد اهمیت بالینی: فردی پس از یک روز سخت کاری، احساس غمگینی و بیحوصلگی میکند. این حالت چند ساعت بیشتر طول نمیکشد و در عملکرد شغلی یا اجتماعی او اختلال جدی ایجاد نمیکند.
یک مشکل با "اهمیت بالینی": فردی همان احساس غمگینی را برای بیش از دو هفته، تقریباً هر روز و در بیشتر ساعات روز تجربه میکند. این احساس به حدی شدید است که او را از رفتن به سرکار بازمیدارد، علاقهاش را به همه فعالیتها از دست داده و دچار مشکلات خواب و اشتها شده است.
در مثال دوم، مشکل دیگر "جزئی" یا "گذرا" نیست. این نشانهها اهمیت بالینی پیدا کردهاند زیرا:
پایدار هستند (گذرا نیستند).
شدید هستند (جزئی نیستند).
باعث ناراحتی چشمگیر و اختلال در عملکرد شدهاند.
جمعبندی نهایی:
ملاک "گذرا یا جزئی نبودن" در واقع معیار غربالگری برای تعیین "اهمیت بالینی" یک مجموعه از نشانههاست. این مفهوم، فلسفه اصلی پشت معیارهای تشخیصی است: تمایز قائل شدن بین ناراحتیهای عادی زندگی و یک وضعیت بیمارگونه که نیاز به ارزیابی، تشخیص و درمان تخصصی دارد. بنابراین، وقتی میپرسیم "آیا این رفتارها گذرا یا جزئی هستند؟"، در حال ارزیابی این هستیم که آیا مشکل مطرح شده، به عرصهای رسیده که "اهمیت بالینی" داشته و مستحق برچسب "اختلال" باشد.