پیام
0912-935-7594
4 مهر 1401
پاسخ
.
گزینه 3 صحیح است.
۱. رویکرد اصلی: روانشناسی مثبتنگر (Positive Psychology)
این بیان، هسته اصلی روانشناسی مثبتنگر را نشان میدهد. مارتین سلیگمن، از بنیانگذاران این جنبش، تأکید کرد که روانشناسی نباید تنها بر درمان بیماریها و کاهش رنج متمرکز باشد، بلکه باید به طور برابر بر تقویت شادی، رفاه و شکوفایی انسان نیز تمرکز کند. تعریف روانشناسی مثبتنگر: مطالعه علمی عملکردهای مثبت انسان و عوامل مؤثر بر شکوفایی و رفاه.
نگاه به اختلال: از این منظر، اختلال روانی چیزی است که مانع از دستیابی فرد به حالت مطلوب (رفاه ذهنی، معناداری، روابط مثبت و ...) میشود. هدف درمان، تنها حذف علائم منفی نیست، بلکه کمک به فرد برای حرکت به سمت یک زندگی پربار و رضایتبخش است.
۲. رویکرد مکمل: انسانگرایی (Humanistic Psychology)
روانشناسی مثبتنگر ریشه در سنت انسانگرایی دارد. روانشناسانی مانند کارل راجرز و آبراهام مازلو نیز بر "خودشکوفایی" (Self-Actualization) به عنوان بالاترین سطح نیازهای انسان تأکید داشتند.
نگاه انسانگرایانه: در این دیدگاه، هر فرد ظرفیت ذاتی برای رشد و حرکت به سمت تحقق پتانسیلهای خود را دارد.
تعریف اختلال: اختلال روانی، موانع و انحرافاتی هستند که این مسیر طبیعی رشد را مسدود یا منحرف میکنند و مانع از دستیابی فرد به "خودشکوفایی" و رفاه کامل میشوند.
مقایسه با رویکردهای دیگر: برای درک بهتر، contrast (تضاد) این بیان را با رویکردهای اصلی دیگر بررسی میکنیم:
رویکرد پزشکی/زیستی (Medical/Biological Approach): در این رویکرد، اختلال روانی یک "بیماری" در نظر گرفته میشود که علل آن میتواند بیوشیمیایی، ژنتیکی یا عصبشناختی باشد. تمرکز بر روی علائم مرضی (Pathology) و کاهش آنها است، نه لزوماً بر دستیابی به "رفاه ذهنی". تعریف این رویکرد بیشتر این است: "اختلال روانی ناشی از یک ناهنجاری در ساختار یا عملکرد مغز/زیستشیمی بدن است."
رویکرد روانکاوی (Psychoanalytic Approach): در این دیدگاه، اختلال روانی ناشی از تعارضات ناخودآگاه و تثبیت در مراحل رشد روانی-جنسی است. تمرکز بر حل تعارضات گذشته است، نه لزوماً هدفگذاری برای رسیدن به رفاه ذهنی در حال حاضر.
رویکرد رفتاری (Behavioral Approach): در این نگاه، اختلال روانی الگویی از رفتارهای ناسازگار است که through شرطیسازی و تقویت یاد گرفته شدهاند. تمرکز بر تغییر رفتارهای observable است، نه یک مفهوم انتزاعی مانند "رفاه ذهنی".
جمعبندی نهایی:
بیان شما که "اختلالات روانی مشکلاتی هستند که از توانایی فرد در دستیابی به رفاه ذهنی جلوگیری میکنند"، بیشترین همخوانی را با اهداف و فلسفهی این دو رویکرد دارد:
روانشناسی مثبتنگر (به عنوان چارچوب مدرن و اصلی)
روانشناسی انسانگرایی (به عنوان پایهگذار فکری)
این بیان، دیدگاهی آیندهنگر، رشد-محور و متمرکز بر ارتقای کیفیت زندگی دارد، نه صرفاً یک دیدگاه آسیبشناسانه برای کاهش رنج.